امیربهادرامیربهادر، تا این لحظه: 13 سال و 24 روز سن داره

روزگار من و بهادر

روز افتابی 2

بازم یک روز افتابی و لذت اب تنی در باغ بابا محمد عزیز سه پسر خاله عزیز مشغول اب بازی لطفا عکس های روز افتابی رو در ادامه مطلب ببینید اینم اقا امیرپویای عزیز پسر خاله بزرگ رییس همه خخخخخخخ خنده  اجباری خخخخخخخخخخخخ و اینم کسری گلی عزیزم عاشقشم دومین پسر خاله شیطون بلا وپر انرژی فدای اون لبخندت بشم خاله و اینم بهادر خان خودم که از همه کوچیکتره هههههههههه اگه دقت کنید میبینید که در تمامی حالت بهادر جان لبخند میزند خوب شد تو این عکس یک کم عصبانی شدی  قربونت بشم در همه حالات عاشقتم روز بسیار خوبی بود خیلی خیلی خوش گذشت پسر خاله های عزیز تنتون همیشه سالم لب تون همیشه خندون ...
6 شهريور 1392

کشف جدید

دیشب وقتی دیدم صدات نمیاد به دنبالت اومدم دیدم بلههههههههههههههه اقا پسر یک کشف جدید کرده که مامانش دیگه اینقدر ظرف نشوره خخخخخخخخ دقت کنین بعد میومدی ار خیار میخوردی و دوباره میچسبوندیش روی دیوار اخه بهادر من از دست تو چکار کنم بهترین راه اینه فقط بخندم و تو هم از این ابتکارت کلی ذوق کنی ...
6 شهريور 1392

27 ماهگی و نقاشی

اول از همه پسر گلم 27 ماهگیت مبارک باشه دیروز چون تعطیل بود , و من در خانه بودم تصمیم گرفتم با هم به حمام بریم و روی دیوار حمام نقاشی بکشیم وای خدای من چقدر لذت بردی فکرشو نمیکردم اینقدر خوشت بیاد بهادری خودمونیم ها نقاشیتم بد نیست عزیز دلم لطفا برای دیدن نقاشی های پیکاسوی کوچولو خونه ما به ادامه مطلب بروید اینم مراحل کشیدن نقاشی گل خخخخخخخخخخخ ولی چندان شباهتی به گل نداد ولی هر چی بود برای من که عالی بود  فدای اون دستای کوچولوت بشم به نظرم دسته گل کشیدی بهادر جانم هههههههه پیکاسو خیلی گرمش شده بود برای همین  در ظرف اب نقاشی میکشید شانس اوردیم نقاشی پیکاسو بهادر تمام شد وگرنه هر چی تو حما...
9 مرداد 1392

یک روز افتابی

بالاخره یک روز افتابی خوب قسمت شد بریم باغ بابابزرگی و استخر ابی که عمو شهابت برات اورده بود رو افتتاح کنیم و بهادرم مثل همیشه از اب بازی کلی لذت بردی و بعد از اون از خستگی خوابت برد لطفا بقیه عکس ها در ادامه مطلب ببنید   من فدای پسر عزیزم بشم بهادرم من با این لبخندهای زیبایت چه کنم  ؟؟؟ فکر دل منم باش ههههههههه خجالت کشیدنتو کجای دلم جا بدم بهادرررررررررررررررررررررررررررر واینم بهادر خان من دیگه داره خواب میره خخخخخخخخخخخخ ...
29 تير 1392

دایره لغات

بهادر عزیزم من خیلی منتظر جمله گفتنت هستم ولی ناگفته نماند که کلماتی برای دل خوشی من میگویی هههههههه مامان                                            سیکا بابا شاهد                                       قلقلی سحر    &n...
24 تير 1392

بوس صدادار

تا چند وقت پیش وقتی بوسمون میکردی بی صدا بود یا اینکه میگفتی به ولی چند روزی میشود که بوس هات با صدا همراه است تو بوس میکنی دهن من پر از اب میشه وای خدا چقدر این بو سه ها شیرین است اینقدر به دلم میشینه الانم که دارم مینویسم اب تو دهنم جمع شده من خودم فدای این پسر مهربان بشم عزیزمه ...
22 تير 1392

سنجاب

اینم سنجاب بهادر وقتی عاشق عینک عروسکش میشه هههههه نمیزاشت عکس بگیریم برای همین به زور متوسل شدیم خخخخخخخخخخخخخ ...
12 تير 1392

26 ماهگی

بهادر مهربانم 26 ماهگیت مبارک همینطور که روزها وماه ها تند تند میگذرد شخصیت مرد کوچک منم شکل میگیرد پسری هستی بسیار مهربان و اروم  و قانع و چی از این بهتر و خداوند را هزار مرتبه شکر میگویم بابت چنین دسته گلی از امروز به علت مرد شدنت شروع کردم که از پوشک بگیرمت که واقعا خیلی خوب با من همراهی کردی عزیزم امیدوارم که موفق بشیم ...
5 تير 1392

تاخیر

چند وقتی میشود دلم میخواهد برایت بنویسم ولی هر وقت که میخواهم شروع به نوشتن کنم دلم میگیرد و بغض میکنم دوست داشتم بیایم و هر لحظه از شیرین زبانی هایت بگویم ولی چه کنم این تاخیر لعنتی ول کنه تو نیست  این انتظار کشیدن ها برایم خیلی سخت شده دوست دارم خیلی محکم تر باشم تا تکیه گاه مناسبی برای تو باشم ولی بعضی مواقع نمیشود تحمل دیدن اشک هایت رو ندارم ولی مجبورم که کلاس ها رو ادامه بدیم بهادرم سعی خودت رو بکن دلم رو شاد کن من به تو ایمان دارم و از خداوند میخواهم یار و یاورت باشه خداوندا دل هیچ مادری رو نا امید نکن ...
27 خرداد 1392