امیربهادرامیربهادر، تا این لحظه: 13 سال و 11 روز سن داره

روزگار من و بهادر

فرشته مامان

بهادر من عاشق این چهره پاک و معصومتم از وقتی که این عکس رو از تو گرفتم نزدیک به 10 بار به گوشیم سر میزنم و این چهره معصومت رو نگاه میکنم و باز دلم برایت تنگ میشود الان دلم پر پر میکنه زودی بیام خونه بوسه بارونت کنم ...
22 فروردين 1392

سیزده بدر سال 1392

سیزده روز از عید خیلی سریع گذشت در عوضش  به من و تو حسابی خوش گذشت ودر روز طبیعت دست در دست هم به روستای سیرچ رفتیم بابا شاهد هم به علت داشتن مهمان در باغ بابابزرگی همراه ما نیومد بهادرم حسابی از بودن در کنارت لذت میبرم کلی با هم بازی کردیم راستی سبزه هم گره زدیم و مامان شهین هم عصر سیزده  اش بسیار خوشمزه ای درست کرده بود دستش واقعا درد نکنه اینم منظره زیبای سیرچ از داخل باغ بابا محمد لطفا به ادامه عکسها در قسمت ادامه مطلب بروید ...
22 فروردين 1392

23 ماهگی

اقا بهادر مامان 23 ماهگیت مبارک عزیزم دیگه راهی نمونده از نوزادی به مرحله طفل بودن برسی خیلی خوشحالم و خیلی زیاد انتظار جمله گفتنت را میکشم عجله کن پسرم مامان منتظره ههههههههههه شانزدهمین دندانتم مبارک باشه لبخندت زیباتر شده   ...
14 فروردين 1392

کش مو

بهادر عزیزم بالاخره بعد از ماهها انتظار چند روز پیش امتحانی دیدم موهای پشت سرت بسته میشود کلی ذوق کردم و همون روز رفتن یک عالمه کش مو برات خریدم ههههههههههه و دوتا از کش موهاتم دادیم به نیکا دختر خاله عزیزت ...
10 فروردين 1392

نوروز92

پسر عزیز و دوست داشتنیم بهادرم عیدت مبارک از خداوند متعال متشکرم که امسال هم سه نفری سالم و شاد در کنار هم تحویل سال 92 را نظاره گر بودیم وای از دست تو بهادر امسال به سفره هفت سین من رحم نکردی همه چیز رو به هم میریختی تا حواسمون نبود هر چی پاستیل ماری برای تزیین سفره گذاشته بودم رو می انداختی تو تنگ ماهی حتما به ادامه مطلب سر بزنید   مثل همیشه لبخندت زیباست عزیزم امیدوارم سالی سر شار از خوشی و سلامتی و موفقیت داشته باشی عزیزم   ...
7 فروردين 1392

بوی بهار

جمعه که با هم به باغ بابابزرگی رفته بودیم خیلی خوش گذشت درختان از خواب زمستانی بیدار شدند و شکوفه ها زیبایی درختان را چندین برابر میکرد و مژده عید را میدادند و اما تو پسر عزیز و دوست داشتنیم بودن تو با تبسم زیبایت زیبایی درخت و شکوفه را برای من چندین برابر کرد و مژده نزدیک شدن تولد دو سالگیت را به من داد چه زود میگذرد .... راستی بهادر درختان این باغ یک سال از تو کوچیکترن ولی با هم : هم قدین ...
22 اسفند 1391

22 ماهگی

بهادر عزیز و دوست داشتنی من 22 ماهگیت مبارک عزیزم هر ماه که میگذرد عزیزتر و دوست داشتنی تر میشوی و شخصیتت شکل میگیرد از این که اینقدر مهربان و خنده رو هستی لذت میبرم   ...
6 اسفند 1391

اولین عیدی سال 92

با اینکه هنوز 43 روز به پایان سال باقی است ولی مامان شهین مهربان و دوست داشتنیت باخریدن یک لباس شیک و یک ماشین که اسکوترم میشه اولین عیدی رو به تو دادن بهادر چه این لباس به رنگت میاد عزیزمیییییییییییییییییییییییییییییی   پی نوشت:   مامان عزیزم دستت درد نکنه امیدوارم که بهادر عصای دستتان در زمان پیری شما باشه و همیشه سایه تان بر بالای سرمان باشد من و بهادر خیلیییییییییییییییییی دوست داریم ...
17 بهمن 1391